مبانی هنجارهای اجتماعی 1
چکیده :
یک نظام فرهنگی زمانی صبغه وجودی به خود می گیرد که واجد نظامهای اعتقادی، ارزشی و هنجاری باشد ؛ بنابراین، اگر بتوانیم شاخصههای این نظامها را به دست آوریم، ساختار فرهنگی مد نظر قرآن کریم نیز مشخص می گردد . این نظامات عبارتند از : 1. نظام باورها و اهداف مشترک انسانی 2. نظام ارزشی مشترک 3. نظام هنجاری مشترک
متن :
الف) نظام باورها و اهداف مشترک انسانی
از باورهایی که خداوند جامعه را به سمت آن تشویق می کند عبارتند از :
1. توحید ؛ قرآن کریم برای ایجاد باورهای مشترک در قالب یک نظام مشخص میفرماید: یا أَهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا إِلی کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلانُشْرِک بِهِ شَیئاً وَلایتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ؛ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید، به سوی سخنی که میان ما و میان شما یکسان است که: جز خدا را نپرستیم و هیچ چیزی را شریک او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما بعض [دیگر] را ـ به غیر خدا ـ به پروردگاری برنگزینیم. و اگر [از این دعوت] روی برتابند، پس بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.» (آلعمران / 64) علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه می فرماید : منظور از «کلمه سواء» کلمهای است که تمسک بدان و عمل به لوازمش بین افراد جامعه تساوی ایجاد می کند. به نظر ایشان، مراد از تمسک، تمسک به معنای کلمه است نه خود آن؛ زیرا معنای کلمه همان توحید است که آیه بدان فرا می خواند (طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، ص 389).
بنابراین در صورتیکه اعتقادِ به توحید، در جامعه به یک باور مشترک تبدیل گردد و اعضای جامعه بر مدار آن گرد هم آیند، تشتّت و پراکندگی نیز از جامعه رخت بر می بندد و انسجام اجتماعی به وجود می آید ؛ زیرا جمعی که قرابت اعتقادی بیشتری دارند، آرامش بیشتری نیز خواهند داشت و کمتر به سوی رفتارهای فردگرایانه و انزوای اجتماعی کشیده می شوند. شاید به همین دلیل باشد که خداوند متعال می فرماید : وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَلاتَفَرَّقُوا (حجرات/10)
2. عدالت ؛ از منظر قرآن ، تمامی انسانها از خلقت یکسان برخوردارند (حجرات/13) و تمایزات آنها ناشی از استعدادهای متفاوت ایشان است (زخرف/32) ؛ بنابراین کسی حق ندارد به ایجاد تفکرات مبتنی بر اشرافیگری، سلسله مراتب اجتماعی و تبعیضات قومی و نژادی، به برتری نژادی خود فخر بفروشد و به نظام فرهنگی جامعه لطمه بزند. این اعتقاد که انسانها در خلقت برابرند و تنها وجه تمایز آنها تقوا و پرهیزگاری است، باعث میگردد که تا تفکر اشرافیگری، سلسله مراتب اجتماعی، تبعیضات قومی و نژادی و قشر بندی اجتماعی نادیده گرفته شود و انسانها با در نظر گرفتن تفاوت استعدادها، نگاه برابر نسبت به یکدیگر داشته باشند و برای برپایی عدالت به عنوان مهمترین هدف و فلسفۀ بعثت نیز اقدام کنند: لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَأَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَالْمیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزیزٌ (حدید / 25).
3. معاد ؛ از دیگر اعتقادات اساسی در جامعه که به انسجام اجتماعی کمک می کند ، باور به قیامت و روز جزاست . اگر اعضای جامعه به این باور رسیده باشند که باید در قبال اعمال خویش در برابر خداوند پاسخگو باشند ، بدون شک ، حقوق و حریم دیگران را رعایت می کنند و به وظایف فردی و اجتماعی خویش درست عمل مینمایند؛ در نتیجه، اعتماد و تعهد به عنوان شاخصهای فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد.
منبع : بخشی از مقاله ی دکتر محمد رضا آقایی و نصرالله نظری به نام مبانی و ساختار نظام فرهنگی از منظر قرآن کریم .