مقالات میشل فوکو ؛ تهران : دین بر ضد شاه
چکیده :
میشل فوکو در این مقاله حرف های خواندنی در مورد قشر فقیر و پولدار و قشر مذهبی ها و لاابالی ها می زند و جمله خیلی قابل تاملی در مورد سازمان روحانیت شیعه دارد که در ادامه از نگاه خواننده گرامی می گذرانم .
متن :
وی در این مقاله جامعه را به دو قسمت شمالی و جنوبی و ثروتمند و فقیر تقسیم می کند وی در ادامه دو جریان را مقابل هم می بیند و می گوید روستاییانی که اصلاحات ارضی فرارشان داده و به شهر آمده اند و شهریانی که مقهور شهرسازی شده اند و آنها را از شهر بیرون کرده است . بعد از این آماری می دهد مبنی براین که در طی 10 سال جمعیت شهری از 9 میلیون به 17 میلیون رسیده است
وی گزارشی از روزهای جمعه ی این دو طیف می دهد و می گوید که شمالی ها به سمت شمال می روند و جنوبی ها به سمت ری و شاه عبدالعظیم (نواده ی امام حسن) که وی به اشتباه شاه عبدالعظیم را از نوادگان امام رضا (ع) می داند .
فوکو همچنین به عشق و علاقه ی مردم نسبت به شاه عبدالعظیم نیز اشاره می کند و می گوید وقتی این اشتیاق ها را دیدم به خود گفتم شاید اینکه غرب می خواهد این ایمان را از مردم جدا کند کار بیهوده هست . فوکو می گوید البته شاه هم می خواسته هر جور شده کمی از این اشتیاق را هم برای خود بردارد لذا در همان اطراف مقبره ای برای پدرش درست کرده و جاده ی عریضی تاسیس کرده و از هیاتهای خارجی در آنجا استقبال کرده تا کلاهی برای خود بدوزد اما موفق نشده است
وی در جواب کسانی که می گویند مردم ایران به این خاطر از مساجد و امامزادگان استقبال می کنند که پناهگاه دیگری ندارند ، می گوید که چنین نیست و اسلام این استقبال را به سبب خشکی و بی تحرکی خود به دست نیاورده است و بعد نمونه هایی از این اسلام خواهی را مثال می زند مثل اجتماعات روحانیون در بهشت زهرا که به مناسبت یاد شهدا برگزار می شد و همچنین تابلوهایی که دست مردم بود و شعارهایی که جوانان می دادند که اسلام ، اسلام - خمینی تو وارث حسینی و ...
البته وی باز بعنوان شاهد از اربعین ها نام می برد اما تقدم و تاخر آنها را اشتباه بکار می برد وی می گوید قیام تهران بخاطر چهلم مردم آبادان بوده ، قیام تبریز بخاطر چهلم مردم اصفهان و قیام اصفهان بخاطر چهلم مردم قم . و حال اینکه قیام 29 تبریز بعد از قیام 19 قم بود و ....
فوکو بعد از اشاره به مصاحبه ای که با آیت الله شریعتمداری دارد و وی به فوکو گفته بوده : ما منتظر مهدی هستیم اما هر روز برای استقرار حکومت خوب مبارزه می کنیم ، می گوید تشیع ، پیروان خود را مدام در برابر قدرتهای مستقر به نوعی بی قراری مسلح می کند و در آنها شوری می دمد که هم سیاسی است و هم دینی .
وی درباره ی روحانیت هم حرف های شنیدنی دارد وی می گوید : در روحانیت شیعه ، مرجعیت دینی تابع سلسله مراتب نیست بلکه هرکسی از مردم از هر مرجعی که بخواهد پیروی می کند . این نکته حتی درباره ی کوچکترین اجتماعات هم صادق است و آخوندهای محله و ده کسانی را دور خود جمع می کنند که به سمت سخنان آنها کشیده شده باشند و اسباب معایشان هم همین مردمِ داوطلب فراهم می کنند ...... باید گفت ملاها به معنای پوپولیستی کلمه ، انقلابی نیستند .
فوکو می گوید مذهب شیعه شکلی است که مبارزه ی سیاسی ، همینکه لایه های مردمی را بسیج می کند به خود می گیرد و از هزاران ناخرسندی ، نفرت ، بینوایی و سرخوردگی یک نیرو پدید می آورد و دلیلش هم این است که خودش یک صورت بیان است ، یک شیوه ی با هم بودن است ، نوعی گفت و شنود است ، چیزی است که از راه آن می توان صدای خود را به گوش دیگران رساند .